آمار بازدید سایت
پیوند های مفید
جستجوی ضرب المثل
دسته بندی براساس حروف الفبای فارسی الف ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ی ه
دسته بندی براساس حروف الفبای لاتین A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z
مرخص کردن = let off
مرخص کردن
let off
to release something; to give something off
The flower let off a wonderful smell.
MORAKHAS KARDAN
رها کردن چیزی؛ کنار گذاشتن چیزی
گلها بوی شگفت انگیزی (لطفاً چک شود)
ول دادن = let off
ول دادن
let off
to release something; to give something off
The flower let off a wonderful smell.
VEL DADAN
رها کردن چیزی؛ کنار گذاشتن چیزی
گلها بوی شگفت انگیزی ول داده اند.
تخلیه انرژی = let off steam
تخلیه انرژی
let off steam
to work or play off excess energy.
After sitting quietly in class all morning, kids need time to let off steam in the playground before going back to class in the afternoon.
TAKHLIEH ENERJI
کار کردن یا بازی کردن برای تخلیه انرژی
بعد از تمام صبح بی حرکت نشستن سرکلاس بچه ها نیاز دارند قبل از کلاس بعدازظهر برای تخلیه انرژی به زمین بازی بروند.
حسابی خدمت کسی رسیدن = let one have it
حسابی خدمت کسی رسیدن
let one have it
punish somebody or speak to them very angrily
She annoyed me so much that I let her have it.
HESABI KHEDAMAT-E KASI RESIDAN
مجازات کردن یا با عصبانیت با کسی حرف زدن
او آنقدر مرا اذیت کرد که حسابی خدمتش رسیدم.
تمدد اعصاب کردن = let off steam
تمدد اعصاب کردن
let off steam
To release strong emotions or energy by engaging in some kind of enjoyable, vigorous, or relaxing activity
I went on a run to let off steam after our fight. When work gets frustrating, I like to go bowling to let off some steam.
TAMDOD-E AASAB \KARDAN
خالی کردن احساسات شدید یا انرژی با شرکت کردن در فعالیت های لذت بخش، هیجان انگیز یا آرامش بخش
بعد از دعوایمان من برای تمدد اعصاب رفتم بدوم. وقتی کار خسته کننده می شود دوست دارم برای تمدد اعصاب به بولینگ بروم.
40 از 40 [ نمایش ردیف های 196 تا 200 ]

درباره ما

قصه مثلستان

آغاز سخن یاد خدا باید کرد                         خود را به امید او رها باید کرد

همه دنیا به این نتیجه رسیده‌اند که دیپلماسی رسمی دیگر آن کارایی سابق را ندارد و همه روی به دیپلماسی عمومی و فرهنگی آورده‌اند. بدیهی است آموزش زبان جزو عناصر مهم دیپلماسی فرهنگی است.مخصوصا زبان فارسی که هم اکنون در سایر کشورها جز ایران نیز موردتوجه هست ،میتواند در ایفای این دیپلماسی خیلی نقش داشته باشد.و شاید بهمین دلیل است که صدها سالست که میکوشند تا در کشورهایی از دنیا که زبان فارسی نشان وحدتشان بود این خط و زبان را حذف کنند. تا نتوانیم به قول حافظ،دیگر این قند پارسی را به بنگاله ببریم تا همه طوطیان هند شکر شکن شوندوشاید هم ازسرعت سلوک این زبان ترسیدندوووووشاید هم سیاست مدارانی که صدها سال پیش بودند بدرستی فهمیده بودند که دیپلماسی عمومی و فرهنگی خیلی مهم تر است ،انچه ما حالا داریم میفهمیم  البته امیدوارم که داریم میفهمیم   ......که چرا.... ...:

شکر شکن شوند همه طوطیان هند                         زین قند پارسی که به بنگاله میرود

طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر                     کاین طفل یکشبه ره صد ساله میرود

انچشم جاودانه عابد فریب بین                               کش کاروان سحر ز دنباله میرود

از ره مرو به عشوه دنیا که این عجوز                   مکاره مینشیند و محتاله میرود.....

 همانطور که میدانید،علاوه بر ایران، زبان فارسی ، در کشورهای افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان نیز بکار میرود و دردو کشور به صورت زبان اول رسمی و در دو کشور به عنوان زبان دوم مطرح است.  مهاجرت  تعداد بسیاری از عزیزان ایرانی و دیگرفارسی زبانانی که از این کشور ها ، طبق آمار ویکی پیدیا در بیش از 44 کشور جهان مستقر هستند هم برای نسل دوم و هم برای برقراری ارتباط صمیمی تر با دوستان و همسران و خانواده همسران غیر فارسی زبان خود نیازمند آشنایی با اصطلاحات ومتل ها و ضرب المثل ها و دانستن معادل انگلیسی ان هستند .

واما زبان فارسی  رادر پهنه تاریخ نگاهی بیاندازیم تا بدانیم چه بوده و چه بر سرش امده ،یا بیان بهتر چه برسرش اورده اند.

زبان فارسی به عنوان یکی از گویش‌های قوم و تیره پارس که به جنوب غربی فلات ایران کوچیده بود آغاز شد و با چیره شدن خاندان هخامنش که از این تیره بودند بر سرزمین‌های گسترده‌ای در فلات ایران و پیرامون، فارسی نیز زبان چیره و زبان اداری این منطقه پهناور شد.

در سده سوم پس از میلاد نوشته‌های نخستین پادشاهان ساسانی به سه زبان ضبط شده‌اند: پارتی، فارسی میانه و یونانی. پارتی زبان فروانروایان اشکانی بود که قلمرو حکومت خود را به‌تدریج از شمال خراسان بر همه ایران گسترش دادند. فارسی میانه زبان فرمانروایان ایرانی ساسانی بود که از ایالت فارس برخاستند، بر پادشاه اشکانی چیره شدند و بر جای او در تیسفون نشستند. در این دوران پارتی در شمال و فارسی میانه در جنوب ایران زبان گفتاری بود.

نکته جالب دیگرهم خط فارسی است.

خط فارسی کنونی، فارسی‌شده خط عربی است و خط عربی تغییر یافته خط کوفی و بصری است که چهار حرف «پ»، «ژ»، «گ» و «چ» را افزون بر آن دارد. در پی تغییر خط در تاجیکستان، در این کشور زبان فارسی به خط سیریلیک نوشته می‌شود و تلاش‌هایی برای بازگشت به خط فارسی وجود دارد. خط فارسی هم اکنون در دو کشور ایران و افغانستان به خوبی رواج دارد و خط رسمی کشور می‌باشد. تاریخ آغاز نوشتار به این خط دقیق مشخص نیست با این وجود گاهی برخی پژوهشگران نظیر ریچارد فرای، رودکی سمرقندی را از ابداع‌گران خط نوین فارسی دانسته‌اند.

 فردوسی شاعر بزرگ ایرانی با سرودن شاهنامه در سده چهارم تأثیر مهمی بر بازیافت بسیاری از واژه‌های گم‌شده زبان فارسی داشت و خود این تأثیر را در شاهنامه اعلام کرده‌است. اگر کوشش‌های خودجوش فردوسی نبود، هویت فارسی امروز بسیار بیش از این به خطر می‌افتاد.به قول خودش زبان پارسی را زنده کرد:

بسی رنج بردم در این سال سی         عجم زنده کردم بدین پارسی

 

گرچه به زبان فارسی در افغانستان  پارسی دری میگویند ولی مردم افغانستان در زبان گفتاری، زبان خود را با نام فارسی و پارسی می‌شناسند. فارسی افغانستان که به نام‌های فارسی شرقی، فارسی دری و رسماً دری نیز شناخته می‌شود، گونه رایج زبان فارسی در افغانستان است. فارسی رایج‌ترین زبان در افغانستان و زبان مادری بیش از ۱۶ میلیون نفر از مردم افغانستان است به دلیل اینکه فارسی زبان میانجی افغانستان نیز به‌شمار می‌رود، در کل بیش از ۲۰ میلیون نفر یا ۸۰٪ از شهروندان این کشور بدان تسلط دارند. تاجیک‌ها، هزاره‌ها و ایماق‌ها گویشوران بومی فارسی در افغانستان هستند این زبان در کنار پشتو یکی از دو زبان رسمی افغانستان است.

 

گویش هزارگی

هزارگی گویشی از زبان فارسی افغانستان است. هزاره‌ها زبان دری و فرهنگی مشابه با دیگر اقوام فلات آریانا دارند و همانند بسیاری از مردم افغانستان به گویشی از زبان فارسی صحبت می‌کنند که گویش هزارگی نام دارد.

 

فارسی تاجیکی که از آن با نام زبان تاجیکی یا زبان فارسی تاجیکی یا فارسی فَرا رودی نیز یاد می‌شود، به گویشی از زبان فارسی گفته می‌شود که در آسیای میانه به ویژه در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان رایج است .

وام‌واژه‌هایی از زبان‌های روسی و ازبکی وارد فارسی تاجیکی شده‌است و افزون بر این در مواردی تاجیکان برای برخی معنی‌ها و مفهوم‌ها، واژگانی را به کار می‌برند که در ایران بسامد کمتری برای آن مفهوم دارند. برای نمونه در فارسی تاجیکی به «خفاش»، «کورشب پرک»؛ به «فوتبالیست»، «فوتبالباز»؛ به «چای سبز»، «چای کبود»؛ به «بالگرد»، «چرخبال»؛ به «فرودگاه»، «خیزگَه» (محل برخاستن هواپیما) و به «کتری»، «چایجوش» می‌گویند. با این همه، فارسی تاجیکی به سادگی برای ایرانیان و افغانستانی‌ها قابل درک است.

 

زبان فارسی در ازبکستان دیرینگی بسیار دارد. پس از اسلام خاور سرزمین بزرگی که تحت فرمانروایی ساسانیان بود گهوارهٔ نخستین جنبش‌های ملی‌گرای ایران شد و همین موضوع بنحوی سمرقند را به زادگاه زبان و شعر فارسی ناموَر کرد. چنانکه پدر شعر فارسی در همین سرزمین دیده به جهان گشود و بعدها حتی در دورهٔ چیرگی حکومت‌ها و امارت‌های ترک، باز هم فارسی زبان رسمی بوده و سخن گفتن، شعر سرودن و انجام کارهای اداری به زبان فارسی رواج کامل داشته است.

زبان فارسي در بين بسياري از مردم ازبكستان بويژه در شهرهاي سمرقند، بخارا و استانهاي خوارزم، سرخان دريا و قشقه دريا ازجايگاه تاريخي، فرهنگي و علمي ويژه‌اي برخوردار است.

زبان و ادب فارسی در هند سابقهٔ دیرینه‌ای دارد.از مدارک تاریخی چنین برمی‌آید که در سدهٔ سوم هجری، برای نخستین بار هندوان فرصت یافتند تا با فارسی‌زبانان آشنایی‌ پیدا کنند.

در اوایل سده چهارم هجری، در سِند شاعری ظهور کرد مشهور به نام رابعه بنت کعب که اشعار فصیح ودلکشی از او در قدیمی‌ترین تذکره‌ها نقل شده است وبه عنوان نخستین زن شاعر پارسی گوی و یا مادر شعر فارسی آمده ،این خودبیان این واقعیت است که، زبان فارسی در سِند رواج داشته است.این شعر از اوست:

دعوت من بر توآن شد کایزدت عاشق کناد           بر یکی سنگین دل نا مهربان چون خویشتن

تابدانی درد عشق و داغ هجر و  غم کشی            چون به هجر اندر بپیچی پس بدانی قدر  من

                       

                       

زبان فارسی پیش از آنکه هندوستان مستعمره انگلستان شود، دومین زبان رسمی این کشور و زبان فرهنگی و علمی بشمار می‌رفت. اما پس از استعمار، انگلیسی‌ها د رسال ۱۸۳۲ با زور زبان انگلیسی را جایگزین فارسی کردند.

علیرغم همه این محدودیت ها ،زبان فارسی درهند حدود یک هزار سال سابقه دارد و در ۶۰ دانشگاه تدریس می‌شود.

زبان فارسی هندوستان شاعران بزرگی همچون بیدل دهلوی، و امیر خسرو دهلوی و دستگاه شعری ،سبک هندی را در خود پروراند.

در بنای زیبا و کم نظیر “تاج محل” که در جهان به عنوان سنبل عشق یاد میشود، جملات و اشعاری به زبان فارسی نگاشته شده است. از جمله بر روی سنگ مزار جهان آرا (دختر شاه جهان) این شعر به چشم میخورد:

“بغیر سبزه نپوشد کسی مزار مرا                         که قبرپوش غریبان همین گیاه بس است”

 

دره جامو و کشمیر را به علت شباهت هوا و زمین و محیط آن سامان به ایران، ایران کوچک نامیده‌اند.

در غرب چین در روستای كوچكی به نام 'بلدیر' در"تاشقرغان" قومی با ریشه ایرانی زندگی می كنند كه تاجیكی را بسیار اندك می دانند.

فارسی تاجیكی برای ایرانیان و افغانستانی ها كاملا قابل فهم است، اگرچه در واژگان تفاوت هایی با فارسی و دری دارد.

 فارسی عجمی  ،گویشی از فارسی به شمار می آید که پاره ای از واژگان آن از لغات اصیل تر و قدیمی فارسی و تعدادی دیگر از كلمات آن از زبان عربی گرفته شده است. این گویش در مناطق جنوبی استان فارس و هرمزگان و كشور بحرین رواج دارد.

 

كشور بحرین كه در سال 1971 از ایران مستقل شد، به واسطه پیوندهای تاریخی با ایران، شهروندان ایرانی تبار زیادی دارد و زبان فارسی اگرچه زبان رسمی این كشور نیست، ولی به طور گسترده ای در آن رواج دارد.

زبان فارسی در پاكستان ریشه ای دیرینه دارد. بسیاری از بزرگان این كشور به فارسی صحبت می كنند و شاعر پارسی گوی بزرگ، اقبال لاهوری هم در این كشور می زیسته و بیش از هفت هزار بیت شعر به فارسی سروده است.

زبان فارسی در میان كردهای عراق هم شناخته شده است. به واسطه نزدیكی تاریخی این منطقه از عراق به ایران، زبان فارسی همواره از محبوبیت و نفوذ خاصی در این منطقه برخوردار بوده و تا كمتر از 100 سال پیش، فارسی به عنوان زبان ادبی منطقه كردستان عراق در مدارس تدریس می شد.

در منطقه بارزان در كردستان، محله هایی با نام های اصفهان، یزد و دیگر شهرهای ایران وجود دارد كه كردهای بازگشته از این شهرها آنها را نامگذاری كرده اند و این نشان دهنده عمق پیوند آنها با ایران و زبان فارسی است.

در امارات متحده عربی زبان فارسی دومین زبانی است که بعد از عربی ، بیشتر از سایر زبانها صحبت می‏شود

جالب است بدانیم در سال ۱۸۷۲ در نشست ادیبان و زبان‌شناسان اروپایی در برلین، چهار زبان یعنی یونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبان‌های کلاسیک جهان برگزیده شدند. بر پایهٔ تعریف، زبانی کلاسیک به شمار می‌آید که یکم، باستانی باشد، دوم، ادبیات غنی داشته باشد و سوم در آخرین هزاره عمر خود تغییرات اندکی کرده باشد .در نشست برلين، زبان‌شناسان پذيرفتند كه ادبيات فارسي در قرون وسطي در صدر ادبيات ديگر ملت‌‌ها بوده و ايران در آن سده‌ها بيش از هر ملت ديگري سراينده، نويسنده و انديشمند ‌(حكيم يا فيلسوف) داشته‌ است. همچنین در نشست‌هاي سال‌هاي 1922 و 1936، جايگاه زبان فارسي ، به عنوان یک زبان كلاسيك هند و اروپايي بار ديگر تاييد شد.و......

 

و اما ضرب المثل (proverb) چیست :

"ضرب‌المثل" یا "زبانزد" گونه‌ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن‌ها نهفته است. بسیاری از این داستان‌ها از یاد رفته‌اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست، با این‌ حال، در سخن به‌کار می‌رود.

گرچه یکی از مظاهر فرهنگ و تمدن و ادبیات هر کشور امثال و حکم و کلمات قصار و پر مغزی می باشد که از دهان بزرگان علم و ادب و یا مردم عامی آن دیار تراوش کرده است لکن هنوز دانشمندان و زبان شناسان نامدار  تعریفی جامع و کامل برای کلمهٔ ضرب المثل نیافته اند. در زبان فرانسوی هفده لغت یافت می شود که در فرهنگ های عربی و فارسی همه آنها را «مثل» ترجمه کرده اند .

محقق معروف (Archer Taylor) که تحقیقاتش در اوائل قرن بیستم تأثیری شگرف در این زمینه داشته است، نتوانست تعریفی جهانشمول برای امثال و حکم پیدا کند.

 

براساس متون تاریخی اولین بار ارسطو به جمع آوری امثال و حکم و تحقیق علمی آن اقدام نمود که متأسفانه رساله او بنام «امثال و حکم»، از بین رفته است.

شاید بهمین دلیل دهخدا که مجموعه زیبایی از لغات و ضرب المثل ها و متل های فارسی را جمع اوری کرده نام ان مجموعه را "امثال و حکم" نهاده است. او از خرد سالگی به گردآوری امثال عوام، کوشش کرده بود وسرانجام امثال و حکم در سال ۱۳۱۰ کتابی قطور وچهار جلدی باحدود 50 هزار امثال و حکم به تألیف علی اکبر دهخدا  در تهران منتشر شد.

برای تعریف بهتر ضرب المثل توجه به مثال ارایه شده میتواند راهگشا باشد

تفاوت مابین «ضرب‌المثل» و «اصطلاحات ضرب‌المثلی» در شکل، ساختار و عمل‌کرد آنهاست. امثال و حکم جمله‌ای است کامل با ساختمانی استوار بر پایه و اساسی غیرقابل تغییر، مانند:

• تب تند زود به عرق میشینه!

• هرکه بامش بیش، برفش بیشتر!

• خواستن توانستن است!

• از گل پایین تر نمیتوان گفت!

• اصطلاحات ضرب‌المثلی، برخلاف امثال و حکم، عباراتی مصطلح و عمومی هستند که ابتدا باید در جمله‌ای جایگزین شوند تا عبارتی کامل حاصل آید. این عبارت کامل نیز برحسب قید زمان، فاعل و مفعول متغیر است، مانند:

• پا توی کفش کسی کردن

• دُم خود را روی کول گذاشتن

• بی گُدار به آب زدن

• گلیم خود را از آب بیرون کشیدن

• کلاه خود را قاضی کردن

• کلاه خود را سفت چسبیدن

 مجموعه "مثلستان" پس از سالها آماده شده تا انشالله توسط مخاطبان علاقمند، مورد استفاده قرارگیردو به لطف خدا و همدلی شما فارسی زبانان در جای جای این جهان که میخواهید زبان فارسی را همیشه در دل فرزندانمان زنده نگهدارید ،  روز بروز تکمیل تر شود.

خاصه فارسی زبانان کشورهای افغانستان و تاجیکستان و ازبکستان که لطف کنندو منابع بیشتر از ضرب المثلهای مربوطه را به حقیر ارایه نمایند تا به این مجموعه اضافه کنم.

انچه درجدول ضرب المثل مشاهده میکنید یک گروه از ضرب المثل ها و یک گروه از اصطلاحات هستند، پر استفاده بودن برخی ازاصطلاحات  در زبان فارسی و برخی از اصطلاحات در زبان انگلیسی سبب شده تا در جدول اورده شوند.

از همه مهمتر در این دنیای بعد از کرونا که همه چیز برای به انزوا بردن مردم کمک میکند باید برای وحدت انها برای همزبانی بهتر راه حلی یافت،وزبان یکی از اصلی ترین عوامل وحدت است.

پس لطفا با ارسال ایمیل هایتان مرا یاری کنید. قول میدهم همه ماهه به این مجموعه بیافزایم تا مسیر با هم گپ زدن که سالمترین راه تماس ادمها برای همیشه باقی میماند را آماده تر کنیم.

این جدول جالب را که در ویکیپیدیا یافتم ،"با تشکر از ویکیپیدیا "برای انکه بدانیم  که در دنیا همزبانان ما کم نیستند و در 44 کشور پراکنده اند تقدیم میکنم.

 

فارسی زبانان جهان

فارسی زبانان قاره آسیا

فارسی زبانان غرب آسیا

تعداد تقریبی(نفر)

کشور

#

83000000

ایران

1

609000

ترکیه

2

645000

عراق

3

407000

امارات متحده عربی

4

223000

عربستان سعودی

5

210000

قطر

6

185300

اسراییل

7

185000

بحرین

8

120000

کویت

9

76000

عمان

10

59000

سوریه

11

40000

یمن

12

4000

لبنان

13

2200

جمهوری آذربایجان

14

1000

گرجستان

15

فارسی زبانان آسیای مرکزی

9000000

ازبکستان

1

7627200

تاجیکستان

2

51000

قرقیزستان

3

35000

قزاقستان

4

20000

ترکمنستان

5

1000

گرجستان

6

فارسی زبانان جنوب آسیا

25000000

افغانستان

1

2500000

پاکستان

2

12000

هند

3

1000

بنگلادش

4

فارسی زبانان شرق آسیا

51000

ژاپن

1

 

 

فارسی زبانان قاره اروپا

124000

روسیه

1

100000

آلمان

2

80000

بریتانیا

3

65000

فرانسه

4

100000

سوئد

5

30000

هلند

6

17000

اتریش

7

15000

نروژ

8

11000

یونان

9

4400

اوکراین

10

4000

فنلاند

11

3700

بلژیک

12

2300

اسپانیا

13

1100

ایتالیا

14

فارسی زبانان قاره آمریکا

2000000

ایالات متحده

1

400000

کانادا

2

فارسی زبانان قاره اقیانوسیه

91000

استرالیا

1

3200

نیوزیلند

2

 

در پناه خدا باشید.سید غلامرضا شیرازیان .مرداد 22. 1400. مطابق آگوست13. .2021و محرم .4. 1443.دالاس .تگزاس .امریکا 

;